از سال 1389 متوجه شدم که در ساختمان ما درون صندوق عقب خودرو اسیر می آورند وشکنجه میدهند و بازجویی و حتی ممکن است مقتول کنند. به فامیلهایم اردوانیو خارابی گفتم آنها گفتند دیوانه ای خیالاتی شدی. به دوربین فروشی ها رفته بودم میکروفون پرقدرت بخرم صداهایی که میاد ضبط کنم میکروفون بعد از مدتی خراب میشود.
هنگامی که دانشگاه کاشان در فاصله 1997- 2001 تحصیل میکردم یک واکمن کاست رکوردر سونی خریده بودم که صدای راه رفتن سوسک روی کاغذ را از 10 متری ضبط می کرد واکمن را خوابگاه دانشجویی برده بودم وقتی خواب بودم دانشجویان دستکاری اش کرده بودند قدرت ضبطش خیلی کم شده بود.
با موبایل از برادران ابوالقاسمی کنی و برخی ساکنین مقابل برج افق اکباتان ک19پ17 عکس میاندازم خراب میشود یا خودش حذف میشود.
بارز و آشکار صداهای تیراندازی و شکنجه و سازماندهی لاتها و اوباش در محله یا ساختمان هست ضبط نمیشود. صدای تلویزیون را کم میکنم از فاصله ای تقریبا قابل تشخیص است چه می گوید ولی از آن فاضله با موبایلم ضبط نمیشود.
عکس هایی که در T14819.blogspot.com گذاشتم عکسهای خود اظهار کرده شان است. هیچ کدام از عکس های واتساپ و تلگرام و اینستاگرام رستمعلی رستنم ام آباد مثل خودش نیست و مال شبیه الصورت های کمی شبیه تا زیاد شبیه اش است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر