من از جاسوسی و امنیتی بازی بدم میاد ولی دایی من محمد اردوانی و شوهر خاله ام صمد خارابی و پسر خاله هایم شهرام خارابی ساکن ایتالیا و حسام خارابی از دهه ۱۳۶۰ تاکنون بارها و بارها درباره یک فرمانده ساواک مشهد صحبت کرده اند که شیخان نام داشته و دایی و شوهر خاله ام با او صمیمی بوده اند. گویا حکومت سر این مسئله شیخان به آنها گیر داده است و از تاریخ نامعلوم مطیع حکومت شده اند یا شاید سر چیزهای دیگر کارشان گیر داشته و دارد.
چون اینها از دهه ۱۳۶۰ دارند املاک مصادره ای را می فروشند و پولش را در جیب مقامات می گذارند و درصد می گیرند ، املاکی که مقامات حکومتی به هدف بالاکشیدن پولش و عدم واریز به خزانه مردم از صاحبش خلع ید کردن ولی در لیست بنیادها ثبت نکرده اند.
دانشجویان امنیتی دانشگاه کاشان از اوایل ۱۳۸۰ و ساکنان ک۱۹پ۱۷ از سال ۱۳۸۸ افزادی را اسیر و شکنجه کرده اند که حاضر به ترک املاک مصادره ای نبودند. دهاتی ها که در مزرعه اند یا مردمی مثل قلعه حسن خان که فقیرند ریختن در زمین مصادره ای خانه ساختند.
من در دانشگاه کاشان در زمان دور اول دولت خاتمی در فاصله 1376-1380 فعالیت اومانیستیو لیبرالی داشتم و مقاله های انتقاد از اسلام و انتقاد از حکومت اسلامی منتشر کرده بودم سپس دانشجویان انجمن اسلامی کاشان خود را مامور امنیتی اعلام و از سال 1380 مزاحمت و آزار شدید به همراه لاتها کرده و ساختمان ک19پ17 را از سال 1388 شکنجه خانه بیگناهان کرده اند.
https://14819harass.blogspot.com
۱۴۰۳ آذر ۲۱, چهارشنبه
07 Some of my mother families maybe work for VAJA and Sepah Pasdaran. برخی فامیل های مادری من ممکن است همکار واجا و سپاه پاسداران باشند
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر